بهشت خزر که مازندران شهر ما یاد باد / همیشه بر و بومش آباد باد
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
صفحه قبل 1 صفحه بعد دریای گیلان، مازندران، قزوین، خزر، هیركان، بحرالسكون، باب الابواب، خوارزمی، آبسکون، كاسپین... شما کدام اسم را برای نامیدن دریای شمال کشور ترجیح می دهید؟ بزرگترین دریاچه دنیا به اندازه گستردگی اش اسم و لقب و شناسه دارد! 35 اسم متفاوتی که البته هیچ کدام به اندازه خزر، مازندران و کاسپین به گوش امروزی ها آشنا نیستند. * دریای کاسپین: این نام در بسیاری از زبانهای جهان برای اشاره به این دریاچه بهکار میرود و نام بین المللی این دریاچه است. کاسپین خود از نام قوم آریایی کاسپی (یا کاسّی) گرفته شدهاست که ابتدا در کرانههای غربی تا جنوب غربی آن ساکن بودهاند و به تدریج تا کرانه های جنوبی آمدند. پژوهش های جدیدی که درباره ژنتیک مردمان ساکن جنوب این دریا شده، گواهی بر این ادعاست که مردمان مازندران و گیلان از نوادگان قوم آریایی کاسپی هستند. واژه «كاسپین» نه تنها ریشه انگلیسی ندارد، بلکه نامی کاملا فارسی است!
* دریای خزر: خزر نام قومیست که غارتگر ،وحشی، ستیزه جو ، بی رحم و غیر ایرانی بودند.خزرها قومی بودند که در بخش میانی و جنوبی رود ولگا زندگی می کردند و در دوران انوشیروان عده ای از آنها به شمال قفقاز مهاجرت کرده و در این منطقه ساکن شدند؛ منطقه ای که اتفاقا فاصله زیادی هم با دریای شمالی ایران داشته است! این قوم که اوایل زندگی شبانی و كوچی داشت، بعد از مدتی دین یهود را پذیرفت اما آشنایی با این دین هم مانع از ادامه خوی نامتمدن و وحشیگر آنها نشد. آنها مرتب به غارتگری و چپاول اقوام مجاور می پرداختند و خسارتهای فراوانی به ساسانیان وارد آوردند. بنای استحکامات بزرگی چون شهر در بند یا (باب الابواب) در شمال قفقاز در عهد ساسانیان ، که برای جلوگیری از تجاوزگریها و ویرانگریهای خزران صورت گرفت، هنوز پا برجاست. رواج امروزی دریای خزر به طور کلی به زمان اشغالگری روسها در دوره قاجاریه و کوتاه سازی دست ایرانیان از این دریا برمی گردد. (منبع: کتابخانه دیجیتالی دید). به نظر شما کدام نام مناسب دریای شمال کشور عزیزمان ایران است؟ آیا بهشت خزر نام مناسبی برای این وبلاگ هست؟؟ بهتر نیست آدرس و عنوان این وبلاگ را به نامی که سزاوار این دریا است تغییر دهم؟خوشحال میشم نظر بدید. صفحه قبل 1 صفحه بعد
بقیه عکسها در ادامه مطلب
صفحه قبل 1 صفحه بعد
بقیه شهرستانها در ادامه مطلب
صفحه قبل 1 صفحه بعد مشاهده بقیه عکسها در ادامه مطلب صفحه قبل 1 صفحه بعد
تقصیر من است اینکه، کم می آیی هر گاه شدم اسیر غم می آیی... این جمعه و جمعه های دیگر حرف است آدم بشوم؛ سه شنبه هم می آیی!!!!
منبع:یک گیله مرد صفحه قبل 1 صفحه بعد پل دوازده چشمه بندپی بابل منطقه شورچال گلوگاه کاخ شاپور تپه باستانی گردکوه قائم شهر دخمه سنگی کافرکلی بقعه شمس آل رسول خانه کلبادی ساری مشهد میر بزرگ هتل قدیم رامسر قلعه لاجیم در سوادکوه میدان ساعت ساری چشمه عمارت بهشهر پل محمد حسن خان برج آرامگاهی امامزاده طاهر مطهر کجور قلعه ملک بهمن برج آرامگاه سه سید میرحیدر آملی برج رسکت کاخ مرمر مسجد جامع آمل فرح آباد برج باوند
توضیحات در ادامه مطلب
صفحه قبل 1 صفحه بعد نیما یوشیج رضا شاه محمدولی تنکابنی خسرو سینایی امیر پازواری محمد طالب آملی سید عبدالحسین مختاباد استاد فرهنگ شریف مسلم بهادری پرویز ناتل خانلری اسپهبد مرزبان میرزا احمد خان مشیرالسلطنه عبدالله موحد امامعلی حبیبی بهداد سلیمی احمد کشوری علی اکبر شیرودی شیخ فضل الله نوری
توضیحات در ادامه مطلب صفحه قبل 1 صفحه بعد
موقعيت جغرافيايي: اين شهرستان از شمال به درياي مازندران.از جنوب وجنوب غربي به رسته كوههاي البرزغربي و مركزي (قزوين)،از شرق به شهرستان نور واز غرب به شهرستان چالوس محدود مي شود.ارتفاع شهر نوشهر20-متر از سطح درياي آزاد است. تقسيمات سیاسی: اين شهرستان از دو بخش(مركزي و كجور)وپنج دهستان تشكيل شده است.نقاط شهري آن نوشهر است. سابقه تاريخي وجاذبه جهانگردي: نوشهر در گذشته دهكده اي به نام(خاچك)بود كه به علت واقع شدن در كنار دريا و رفت وآمد كشتيهاي تجاري،مورد توجه حبيب الله خان خلعتبري،پدر محمد ولي خان تنكابني قرار گرفت و به نام حبيب آباد معروف شد.در سال 1305 به نام دهنو خوانده شد از آن پس،با احداث ساختمان هاي تازه و خيابانهاي جديد توسعه شهر آغاز شد.سر انجام در سال 1311(شمسي)يك شركت هلندي تاسيسات متعدد بندري در اين محل احداث كرد در سال 1318عمليات بندر سازي به پايان رسيد و نام محل از دهنو به نوشهرتبديل شد.در سال 1327،نوشهر به صورت شهرستان درآمد. امامزاده يحيي و بقعه سّيد محمد بنامام جعفر صادق(ع)از اماكن متبركه شهرستان مي باشد. نوشهر با برخورداري از شرايط خاص جغرافيايي و داشتن سواحل مناسب،هر ساله شمار زيادي از مسافران داخلي و خارجي را جلب مي نمايد.وجود بندر نيز بر اهميت اين شهر افزوده است.
صفحه قبل 1 صفحه بعد
موقعيت جغرافيايي: شهرستان نور از شمال به درياي مازندران،از جنوب (از طريق كندوان و قله دماوند)به استان تهران،از شرق به شهرستان آمل و از غرب به شهرستان نوشهر محدود است. تقسيمات سياسي: شهرستان نور داراي سه بخش(مركزي،چمستان،بلده) و نه دهستان مي باشد.نقاط شهري آن،شامل شهرهاي نور و رويان است. سابقه تاريخي و جاذبه جهانگردي: نور قبل از صفويه به رستم دار معروف بوده و يكي از قديمي ترين شهرهاي مازندران غربي است.تا چند سال قبل آن را سولاره مي ناميدند.در مورد وجه تسميه اين شهر،نظرات گوناگوني وجود دارد.مي گويند اين اسم از صافي و روشنايي رود نور كه نور آفتاب را منعكس مي نمايد،گرفته شده است. آثار تاريخي: از آثار تاريخي و باستاني اين شهرستان،مي توان روستاي ناتل،دليران سرا و قلعه هاي تاريخي متعدد،از جمله قلعه نور در بلده را نام برد.كاخ تميشان،سواحل دريا و پارك جنگلي نور،از مناظر دلپذير و آب و هواي معتدل و ملايم از جاذبه هاي اين شهرستان به شمار مي روند.
صفحه قبل 1 صفحه بعد
موقعیت جغرافیایی: شهرستان قائم شهردر جلگه ساحلی دریای مازندران و در دامنه شمالی رشته کوههای البرز شرقی قرار دارد و از مشرق به شهرستان ساری، از مغرب به شهرستان بابل، از جنوب به شهرستان سواد کوه و دامنه شمالی رشته کوههای البرز،از شمال به جویبار محدود می شود. تقسیمات سیاسی: طبق آخرین تقسیمات کشوری،شهرستان قائم شهر دارای دو بخش مرکزی و کیاکلا و شش دهستان و دو شهر (قائم شهر و کیاکلا)است. سابقه تاریخی: شهرستان قائم شهر در گذشته محل زندگی اقوامی به نام تپوری بوده که ساکنان اصلی مازندران را تشکیل می دادند.شهر قائم شهر حدود 60 سال قبل روستایی به نام علی آباد بود که از توابع ساری به شمار می رفت و جمعیت آن چند صد نفر بود و روزهای چهار شنبه در آن بازار هفتگی برگزار می شد از سال 1308 به تدریج کارخانه های صنعتی در این شهر احداث شد. و این عوامل و نیز احداث راه آهن سراسری موجبات توسعه آن را فراهم آورد.در سال 1314 علی آباد به شاهی تغییر نام یافت.در سال 1357 در جریان انقلاب اسلامی قائم شهر نامیده شد. آثار باستانی و جاذبه های جهانگردی: از آثار تاریخی و اماکن مذهبی شهر قائم شهر، می توان چندین امامزاده از جمله امامزاده محمد در جاده کیاکلا، آرامگاه شیخ طبرسی در دهستان بالا تجن و تپه های باستانی به ویژه تپه باستانی گرد کوه در جمنان را نام برد که همراه با پوشش جنگلی جنوب رودخانه ها و سواحل دریا،جاذبه های چشمگیری ایجاد کرده اند.
صفحه قبل 1 صفحه بعد
موقعیت جغرافیایی: شهرستان سواد کوه منطقه ای کوهستانی است که از شمال به شهرستان قائم شهر،از مغرب به شهرستان بابل،از مشرق به دودانگه ساری و از جنوب از طریق خط الرأس کوههای البرز، به استان تهران و سمنان محدود است. تقسیمات سیاسی:
شهرستان سواد کوه برابر آخرین تقسیمات کشوری،شامل دو بخش مرکزی و شیرگاه، شش دهستان و چهار شهر (پل سفید، زیرآب،شیرگاه آلاشت) می باشد.این شهرستان تا سال 1359یکی از بخشهای شهرستان قائم شهر به شمار می رفت، ولی با توجه به موقعیت ارتباطی، و استخراج معادن، به صورت شهرستان مستقل در آمده است. اماکن مذهبی،آثار تاریخی،جاذبه های جهانگردی: از اماکن مذهبی شهرستان سواد کوه،به بقعه امامزاده عبد الحق می توان اشاره کرد که در زیرآب قرار دارد.همچنین آرامگاه امامزاده زکریا،امامزاده یحیی،و امامزاده صالح در این شهرستان قرار دارند.از آثار تاریخی مهم شهرستان سواد کوه،برج لاجیم است. پل ورسک، تونل گدوک، سه خط راه آهن ورسک معروف به سه خط طلا، و غارهای مختلف پل شاپور نزدیک شیرگاه،از دیدنیها و آثار تاریخی شهرستان سواد کوه می باشد.به طور کلی، شهرستان سواد کوه با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی، کوهستانها، مناظر زیبای طبیعی، اعتدال آب و هوا در تابستان، پوشش گیاهی انبوه ،رود خانه ها و چشمه سارهای متعدد، یکی از مناطق دیدنی استان مازندران به شمار می رود و می تواند جهانگردان زیادی را جذب نماید.
صفحه قبل 1 صفحه بعد
موقعيت جغرافيايي: شهرستان ساري از شمال و شمل شرقي به درياي مازندران و شهرستان بهشهر،از جنوب و جنوب شرقي به رشته كوههاي البرز و استان سمنان،از مشرق به شهرستان بهشهر و نكا و از مغرب به شهرستانهاي قائم شهر،سواد كوه و جويبار محدود است. تقسيمات سياسي: برابر آخرين تقسيمات سياسي كشور،شهرستان ساري از چهار بخش،شامل(مركزي،چهار دانگه،ميانرود و دودانگه) و چهار دهستان تشكيل شده است.شهر ساري مركز استان مازندران،از نظر اداري و بازرگاني نقش مهمي در سطح استان دارد. سابقه تاريخي و جاذبه هاي جهانگردي: شهر ساري را در قرن اول هجري سپهبد فرخان حاكم تبرستان،به نام پسر خود سارويه،بنا كرد و پس از آن يزدبن مهلب سردار اموي اين شهر را ويران كرد.منصور،خليفه عباسي،شهر ساري را فتح كرد و مسجدي در آن بنا نمود.از آن پس،ساري مركز سادات زنديه و مرعشي گرديد.در سال 260 هجري قمري،يعقوب ليس صفاري اين شهر را تصرف كرد.سپس شهر به دست اسماعيل ساماني افتاد و زماني هم آل زيار و آل بويه به ساري دست يافتند در 424 هجري قمري محمود غزنوي وارد ساري شد.سپس مرعشيان بر ساري مسلط شدند ودر سال795تيمور لنگ مردم مازندران و از جمله مردم ساري را قتل عام نمود و بعد ها در زمان صفويه،بناهايي در شهر ساري ساخته شد.مهمترين آثار تاريخي و اماكن مذهبي اين شهرستان،مقبره ملا المجد الدين،امامزاده يحيي،امامزاده عباس،مسجد جامع و بناهاي خزر آباد(مربوط به دوره صفويه) و قلعه مازيار در چهار دانگه است. جاذبه هاي شهرستان ساري،بيشتر به خاطر مركز استان بودن،سواحل درياي مازندران،دشت ناز ساري و جنگلهاي سرسبز است.
صفحه قبل 1 صفحه بعد
موقعيت جغرا فيايي: رامسر در منتهي اليه غرب استان مازندران قرار دارد واز شمال با درياي مازندران،از جنوب با ارتفاعات البرز مياني(استان قزوين)،از غرب با شهرستان رودسر(گيلان)،و از شرق با شهرستان تنكابن همسايه است.ارتفاع شهر رامسر از سطح درياي آزاد20-متر است.
تقسيمات سياسي: شهرستان رامسر طبق آخرين تقسيمات كشوري از يك بخش مركزي و4دهستان و دو شهر تشكيل شده است. سابقه تاريخي: آنچه مشخص است اين منطقه بيش از ده قرن آباد بوده است و خاندانهاي بزرگي در آن زيسته اند كه بيشتر آنها از سادات بزرگ مي باشند قديمي ترين اسمي كه در اين مورد در تاريخ رويان و مازندران ذكر شده است همان سخت سر مي باشد.در جواهر ده رامسر،مسجد آدينه با بيش از 700سال قدمت ساخته شده است و بقعه متبركه آقا سيد ابوالحسن در اين شهرستان قرار دارد. جاذبه جهانگردي: رامسر با داشتن مناظر طبيعي بسيار زيبا،از جمله مجاورت با دريا،كوه هاي پوشيده از جنگلهاي انبوه،آب وهواي معتدل،آب هاي معدني،باغهاي مركبات و فرودگاه،نقش مهمي در جذب جهانگرد دارد و از اين طريق در آمد سرشاري عايد مردم و ساكنان اين منطقه ميشود.
صفحه قبل 1 صفحه بعد موقعيت جغرافيايي: اين شهرستان،از شمال به درياي مازندران،از جنوب به رشته كوه البرز مركزي (استان قزوين)،از شرق به شهرستان چالوس و از غرب به شهرستان رامسر محدود مي شود. تقسيمات سياسي: شهرستان تنكابن طبق آخرين تقسيمات كشوري از دو بخش و شش شهر وهفت دهستان تشكيل شده است.اين شهرستان گاهي بخشي از گيلان وگاه بخشي از مازندران به شمار مي رفته است.تا اينكه در زمان قاجاريه به مازندران پيوست و تا امروز يكي از شهرستان هاي مازندران به شمار مي آيد. در مورد نام تنكابن سياح معروف فرانسوي، ژاك دومورگان،اعتقاد دارد كه تنكا نام دژي بوده است كه در حمله تيموريان از بين رفته است و تنكابن يعني دژ يا قلعه پايين تنكاست كه مركزآن خرم آباد بود ولي بعداً تمام تشكيلات اداري، سياسي و اقتصادي به تنكابن فعلي منتقل شد. آثار باستاني: با توجه به اينكه شهرستان تنكابن پيشينه تاريخي ديرينه اي دارد،آثار باستاني و تاريخي بسياري در آن وجود دارد،از جمله،قبرهاي زرتشتيان در نقاطي مانند دو هراز و سه هراز،اماكن متبركه منطقه امامزاده سّيد قوام الدين در كبود كُلايه خرم آباد،بقعه سّيد علي كيا در پايين بلده(قلعه گردن)،امامزاده قاسم كه نسبتش به علي بن ابيطالب(ع) مي رسد در محل جزما در دو هزار. جاذبه هاي جهانگردي:
اين شهرستان با داشتن موقعيت جغرافيايي بسيار خوب و واقع شدن در كنار درياي مازندران و برخورداري از هواي خوب و ملايم،سبب جذب مسافر و جهانگرد از سراسر ايران و جهان به اين محل مي شود.خاصه در تعطيلات عيد نوروز و تابستان ،بسياري از خانواده هاي ايراني روانه اين شهرستان مي شوند كه به طور مستقيم وغير مستقيم در اقتصاد تنكابن اثر مثبت دارد. صفحه قبل 1 صفحه بعد
موقعيت جغرافيايي: شهرستان بهشهر از شمال به درياي مازندران(خليج گرگان)،از غرب به شهرستان ساري،از جنوب به شهرستان نكا و استان سمنان،واز مشرق به شهرستانهاي كرد كوي وبنرگز در استان گلستان محدود است. تقسيمات سياسي: طبق آخرين تقسيمات سياسي،اين شهرستان به سه بخش مركزي، گلوگاه و يانه سر، و هفت دهستان تقسيم شده است.بهشهر از شهرهاي پر جمعيت اين شهرستان است. سابقه تاريخي و جاذبه هاي جهانگردي: آثار به دست آمده از غارهاي(هوتو،كمربند و كلت) حاكي از آن است كه سابقه سكونت در بهشهر به دوره ميان سنگي مي رسد.به علت وجود شرايط مساعد در دامنه كوههاي جهان موراي(البرز شرقي)،بهشهر امروزي به عنوان يكي از روستاهاي پيش از تاريخ شكل گرفته است و در طول تاريخ،نامهاي مختلفي نظير تميشه،ناميه،خرگوران،پنجهزاره و آسيا بستر داشته است.در زمان شاه عباس،اشرف البلاد(اشرف شهرها)،و در دوره رضاخان بهشهر نام گرفت.اين شهر بنا به دلايلي مورد توجه شاه عباس صفوي قرار مي گيرد و بدين جهت دگرگونيهاي عمده اي در بافت و سيماي شهر پديد مي آيد.از جمله عمارتهاي دلگشا،خيابانهاي عريض،حمام هاي مختلف،حوضچه هاي زيبا و آب انبار ها ايجاد مي شود و لوله كشي انجام مي گيرد.اين ابنيه اكنون از عوامل اصلي جذب جهانگردان به اين شهر هستند.از آثار باستاني اين شهرستان،مي توان كاخ صفي آباد،باغ و عمارت چهلستون(كاخ شهرداري فعلي و قصر سلطنتي شاه عباس)،سر چشمه عمارت(در حال ويراني) استخر يا درياچه عباس آباد و غارهاي متعدد را نام برد.
صفحه قبل 1 صفحه بعد
موقعيت جغرافيايي: شهرستان بابلسر در قسمت مركزي استان مازندران و در ساحل جنوبي درياي مازندران قرار دارد.اين شهرستان،از شمال به درياي مازندران،از جنوب به شهرستان بابل،از شرق به شهرستان قائمشهر و جويبار،و از مغرب به شهرستان فریدونکنار محدود مي گردد.
تقسيمات سياسي: اين شهرستان،قبلاً بخشي از شهرستان بابل بود،ولي در سال 1369 به شهرستان تبديل گرديد.بابلسر به سه بخش(مركزي،بخش رود بست و بهنمير) و هشت دهستان تقسيم مي شود. آثار تاريخي و جاذبه هاي جهانگردي: از آثار تاريخي مهم شهرستان بابلسر،بقعه امامزاده ابراهيم(برادر حضرت امام رضا(ع))است به علت وجود همين آرامگاه در گذشته بابلسر به نام مشهدسر شهرت يافته بود.از جاذبه هاي شهرستان بابلسر،وجود ساحل زيباي درياي مازندران و رود بابل و امكانات دانشگاهي و پزشكي را مي توان نام برد.هر ساله مسافران زيادي از ديگر استانهاي ايران براي استراحت واستفاده از آب درياي مازندران به اين شهرستان مي آيند.
[ یک شنبه 30 فروردين 1391برچسب:شهرستان بابلسر,مشهدسر,امامزاده ابراهیم,بابل رود, ] [ 23:11 ] [ دختر خزر ]
صفحه قبل 1 صفحه بعد موقعيت جغرافيايي: بابل يكي از شهرستانهاي مركزي استان مازندران است كه از شمال به شهرستان بابلسر،از مشرق به شهرستانهاي قائم شهر و سوادكوه،از مغرب به شهرستان آمل،و از جنوب به كوهپايه ها و دامنه هاي شمالي رشته كوههاي البرز محدود مي شود. تقسيمات سياسي: شهرستان بابل،شامل پنج بخش مركزي،بند پي شرقي،بند پي غربي،بابل كنار و لاله آباد،11 دهستان و 2 شهر(بابل و امير كلا)مي باشد. سابقه تاريخي نام اين شهر در قديم مامطير بوده و در قرن هشتم به بار فروش ده معروف شد.از زمان صفويه اين شهر را بارفروش مي ناميدند.در سال 1311 به بابل تغيير نام داد،زيرا رود بابل در غرب آن جريان دارد.شهر بابل با توجه به موقعيت جغرافيايي،نزديكي به دريا،و شرايط طبيعي مناسب،در سالهاي اخير به سرعت توسعه يافته است اماكن مذهبي،آثار باستاني و جاذبه هاي جهانگردي
شهرستان بابل داراي امامزاده هاي متعددي است.آرامگاه قاسم بن موسي كاظم و برادرش حمزه(آستانه)،مقبره سلطان محمد طاهر و پل محمد حسن خان بر روي رود بابل،از آثار تاريخي مهم اين شهرستان به شمار مي آيد.شهرستان بابل با توجه به موقعيت ارتباطي،آب وهواي معتدل و مناظر طبيعي بسيار زيبا،كوهپايه هاي پوشيده از جنگلهاي انبوه و رودخانه بابل،از مناطق مهم جذب جهانگرد در استان است. صفحه قبل 1 صفحه بعد
موقعيت جغرافيايي: آمل يكي از شهرستانهاي مركزي استان مازندران است كه از شمال به محمود آبادو فریدونکنار،از شرق به شهرستان بابل،از مغرب به شهرستان نور و از جنوب به استان تهران محدود مي شود.
تقسيمات سياسي: طبق آخرين تقسيمات كشوري،اين شهرستان از دو بخش(مركزي و لاريجان) و8 دهستان تشكيل شده است.از نقاط شهري آن،شهر آمل و رينه را مي توان نام برد. سابقه تاريخي و جاذبه هاي جهان گردي: به موجب پژوهشهاي خاور شناسان،طايفه يا قوم آمارد كه پيش از تاپوريها به سرزمين تپورستاني(تبرستان) مهاجرت كرده بودند.در منطقه آمل كه مستعد وآباد تر از ساير نقاط تبرستان بود سكونت اختيار كردند. آمل مخفف همان آمارد يا آماردان بوده كه بر اثر كثرت استعمال به تدريج تغيير شكل داده و به صورت آمل در آمده است.حمدالله مستوفي بناي شهر آمل را به طهمورث،پادشاه پيشدادي،نسبت مي دهد.از مهمترين بناهاي تاريخي و نقاط ديدني اين شهرستان مي توان مشهد مير بزرگ(مقبره مير قوام الدين مرعشي)،مقبره مير حيدر آملي،امامزاده ابراهيم،امامزاده عبد الله،بقعه شمس آل رسول،پل دوازده پله،قله شاهان دشت،پارك جنگلي آمل(ميرزا كوچك خان) و آبهاي معدني لاريجان(آمولو)،اسك و استراباكو را نام برد.
صفحه قبل 1 صفحه بعد امام زاده عبدالحق
توضیحات در ادامه مطلب صفحه قبل 1 صفحه بعد
مهمون ، اول شو طلا ، دوم شو نقره ، سوم شو مرس ، چهارم شو خرس یعنی؛ مهمان در اول شب مانند طلا عزیز است ، در شب دوم مانند نقره گرامی ، در شب سوم مانند مس كم بها و در شب چهارم مانند خرس پرزحمت است.
در ره زنیً ، دیوار گوش هكنه dar re zanni , diivaar goosh hakene.. به در میكوبه تا دیوار بشنوه
دله گزنا ، دیا امزنا dele gazena , dia amzena از درون مانند گزنه خشن و از بیرون همچون گشنیز لطیف.كنایه از ظاهر و باطن افراد
خرچنگ ر بوتنه ، وری وری چه راه شونی؟ بوته مه نجیبیه Kharchang re baotene , vary vary che raah shooni? Baote me najiibiie به خرچنگ گفتند چرا كج كجی راه میری ؟ گفت بخاطر نجابت منه !
سره كه طلا دنیه ، ماره كرگ سالاره Sere ke tela danie , mare kerg saalaare توی خونه ای كه خروس نباشه، مرغ سالاره
ارمجی شه وچهً پشت دست كشنه گنه چنه نرمه! Armeji she vacheye pesht dast kashene , gene channe narme! جوجه تیغی دست پشت بچه اش میكشه میگه چقدر نرمه!
اغوز خوانی بخوری ، ونه چك چك صدا ر نشنوئی ؟! Aghooz khaani bakhori , vene chak chak e seda re می خوای گردو بخوری اما نمی خوای صدای شكستن اون رو بشنوی ؟
اتا بی نماز سه ، در مسجد ر نوننه. Atta bii nemaaze se dare masjed re naven,nene بخاطر یه بی نماز ، در مسجد رو نمی بندند.
او ر تی لن كنه ، تا ماهی بیره Oo re tiilen ken,net a maahii bayre آب رو گل آلود میكنه تا ماهی بگیره.
صفحه قبل 1 صفحه بعد تـــو نادیده می گیری
صفحه قبل 1 صفحه بعد
مازندران از فرهنگ و تمدن بسیار کهن و اصیل آریایی برخوردار است و به دلیل داشتن این تمدن باستانی و دیرینه مراسمهای باستانی و به دلیل علاقه به دین و مذهب مراسم مذهبی بس با شکوهی در این دیار کهن برگزار میگردد، پس از گرویدن مردم آن به اسلام، برخی از مراسم باستانی بسته به فرهنگ مردمان مختلف مازندرانی با آداب اسلامی در آمیخته و بنا بر این شیوه اجرای آن در هر روستا با روستای دیگر متفاوت است.
صفحه قبل 1 صفحه بعد تصاویری زیبا از مناظر طبیعی مازندران را در ادامه مطلب ببینید. صفحه قبل 1 صفحه بعد در هر دورهاي از زمان و هر جا كه ارادهاي توانا به منصه ظهور ميرسد، در پي آن شگفتيها پديد ميآيد.
تصاویر پل ورسک در ادامه مطلب صفحه قبل 1 صفحه بعد شهرستان فِرِیدونکِنار یکی از شهرستانهای ساحلی استان مازندران است که بین بابلسر و محمودآباد قرار گرفته و از طرف جنوب، به شهرستان آمل متصل است. صفحه قبل 1 صفحه بعد تالاب بزرگی در جنوبشرقی شهر فریدونكنار قرار دارد كه با گردهم آمدن مجموعه متنوعی از گیاهان و جانوران آبزی، به یكی از غنیترین اكوسیستمهای تالابی شمال كشور تبدیل شده است. در اهمیت این تالاب 5400 هكتاری همین بس كه نادرترین موجود زنده ایران، زمستانها را در این تالاب میگذراند.
صفحه قبل 1 صفحه بعد
اگر قصد سفر به این منطقه را دارید پرندگان نادر و زیبای دیگری را هم میتوانید در آنجا ببینید؛ از انواع غاز، مرغابی، قو، باكلان، پرلا، كشیم وحواصیل گرفته تا پلیكان، قرهغاز، شاهین، عقاب دریایی و عقاب شاهی. به خاطر داشته باشید كه بیشتر این پرندگان مهاجر زمستانی هستند و تابستان را در جایی دیگر میگذرانند.اگر تابستان به منطقه بیایید بیشتر تالاب تبدیل به شالیزار شده و میتوانید ازطبیعت سبز منطقه لذت ببرید، اما خبری از پرندگان مهاجر نیست. هر سال نزدیك به 3میلیون پرنده از سیبری به ایران میآیند كه حدود یك میلیون بال از آنها در استان مازندران اقامت میگزینند و حدود 100 هزار بال سهم تالاب فریدونكنار است كه بیشترآنها از انواع مرغابی هستند.
صفحه قبل 1 صفحه بعد استان مازندران با 24091 کیلومترمربع مساحت و 2603008 نفر جمعیت و از شمال به دریای خزر از مغرب به استان گیلان و از جنوب به استانهای سمنان و تهران و از شرق به استان گلستان محدود است.
استانی كه امروز با نام «مازندران» كرانه های جنوبی باختر را در بر گرفته است دارای پیشینه های تاریخی كهنی است و در طول تاریخ و اعصار نام های مختلف و گوناگون داشته است. از اقوام اصلی این سرزمین در گذشته های دور «آماردها» و «تپوری ها» بودند و نام این سرزمین یعنی «تپورستان» ماخوذ از نام قوم «تپور» است. بعدها، با حمله اعراب مسلمان «تپورستان» تغییر نام یافت و این نام تا قرن ششم و هفتم هجری قمری پیوسته معرف منطقه ای بود كه تقریباً با محدوده فعلی مازندران منطبق است. واژه «مازندران» نیز بر اساس مدارك و شواهد موجود قدمت دیرینه ای دارد. در مورد وجه تسمیه مازندران نظرات متفاوتی وجود دارد كه در اینجا به نقل دو مورد از آنها می پردازیم. واژه ریشه مازندران را «موزندرون» می داند كه «موز» نام كوهی است و چون این سرزمین درون كوه موز واقع بود به این اسم شهرت یافته است. معتقد است كه نام مازندران از سه جزء تشكیل شده است : نخست ؛ «مز» به معنی بزرگ، دوم ؛ «ایندر» نام یكی از پروردگاران آریایی است كه در دین مزدینا از دیوها شمرده شده و نام این دیو در اوستا «ایندرا» و در پهلوی «آندر» آمده است. سوم ؛ الف و نون پسوندی كه در ساختن نام جاهای بسیار بكار رفته است. درباره تاریخ باستانی استان مازندران اطلاع زیادی دردست نیست و اساساً وضع اقلیمی آن اجازه نمیدهد ابنیه وآثار معماری پایدار بمانند. درجلگه های ساحلی مازندران آثار معتبری از ادوار قبل از اسلام به دست نیامده و حتی از شهرهای معتبر صدر اسلام ( دوره پادشاهان تبرستان و دیلم ) هم به جز آمل و ساری یادگاری بجا نمانده است. بعداز غلبه آریایی های مهاجم و مهاجرت بومیان، ساكنان جدید پس از مدتها ظاهراً زیرفرمان هخامنشیان قرار گرفتند. دركتیبه بیستون سرزمین مازندران به نام ’’پشتخوارگی‘‘ ودر اوستا ’’پزشخوارگر‘‘ آمده است و به نظر می رسدكه مازندران جزو قلمرو اشكانیان بوده است. هم زمان با فتوحات مسلمانان از سلسله های پادوسبانان، آل باوند و افراسیابیان نام برده شده است كه در تبرستان یا قسمتی از آن حكومت می كرده انـد و استقلال نسبی داشته اند. مورخان درباره اولین حمله مسلمین به تبرستان وحدت نظر ندارند. بنابه قول عده ای از نویسندگـان در سال 30 هجری قمری ـ زمان خلافت عثمان ـ اولین بار سعد بن عاص حاكم كوفه در صدد فتح تبرستان برآمد و سرانجام سواحل تبرستان، رویان و دماوند را به تصرف خود درآورد. در زمان مروان بن محمد(132ـ 126 هـ .ق) آخرین خلیفه بنـی –امیه، اهالی تبرستان علیه حكام عرب سر به شورش برداشتند. دردوره خلافت ابوالعباس سفاح (136 ـ132 هـ .ق) ـ اولین خلیفه عباسی ـ یكی از عاملان وی رهسپار تبرستان شد و با اهالی آن منطفه از طریق صلح و مدارا كنارآمد، لیكن دردوره ـ خلافت ابوجعفر منصور (158 – 136 هـ . ق) ـ دومین خلیفه عباسی مردم تبرستان برای چندمین بار سر بـه شــــــورش برداشتند. سرانجام تبرستان كاملاُ تحت اطاعت اعراب درآمده ولی بعد ازآن نیز در سرزمین تبرستان مانند سابق، مسكوكاتی باخط پهلوی ضرب شد. سرانجام درسال 167 هجری قمری ’’ونداد هرمز لا‘‘ سلسله مستقلی در تبرستان تأسیس كرد. درقرن چهارم و پنجم هجری، تبرستان میدان كشمكش سلسله آل زیار و آل بویه از یك طرف و سامانیان و غزنویان ازطرف دیگر شده بود، اغلب اوقات تبرستان تحت اداره آل زیاربود. درسال 426 هجری قمری، سلطان مسعــود غزنـــوی ازطریق گرگان وارد تبرستان شد و صدمات و خسارات جانی و مالی زیادی به اهالی آن سامان وارد آورد. هنوز این خرابه ـ ها ترمیم نشده بود كه طغرل اول مؤسس سلسله سلجوقی به گرگان وتبرستان حمله ورشد ودرسال 606 هجری قمــــری تبرستان ازجمله ’’كبود جامه ‘‘ به دست سلطان محمد خوارزمشاه افتاد و اسپهبد كبودجامه به نام ’’ركن الدین كبودجامه ‘‘ و فرزندانش به دست سلطان محمد خوارزمشاه اسیر شدند. زمانی كه سلطان محمد خوارزمشاه از نبرد با سپاهیان مغول فــرار می كرد، ركن الدین ، مغولان را به جایگاه سلطان محمد هدایت كرد و به اثر این خوش خدمتی، از طرف مغولان به حكومت كبود جامه رسید و سرانجام توسط تیموریان بساط حكمرانی آنها نیز برچیده شد. بعد از درگذشت امیرتیمور ، ســــادات ـ مرعشی با كسب اجازه از شاهرخ میرزا (850 – 807 هـ . ق ) به مازندران برگشتند و به عنوان باج گزار این نواحی سلطنت كردند. سرانجام در زمان سلطنت شاه عباس اول به طور كلی قدرت سادات مرعشی از بین رفت. پس ازبرچیده شدن بساط حكومت ملوك الطوایفی تبرستان كه تا سال 1006 هجری قمری ادامه داشت، این منطقه تحت نظارت شاه عباس اول و سلاطین بعدی سلسله صفوی تأمین قرار گرفت. شاهان صفوی درطول هرسال به كرات به عنوان شكارویا پس ازاحـداث فرحآباد جهت استراحت به این منطقه سفرمی كردند. نادرشاه افشار برای مقابله بادشمنان به ویژه دشمنان شمالی وروس هـا، درمازندران یك كارخانه كشتی سازی دایركرد و به رونق هرچه بیشتر منطقه افزود. ازدوره فتحعلی شاه قاجار، به منطقه سـرسبز و زیبا و دل انگیزمازندران ، به عنوان یك منطقه استراحتی ـ تفریحی توجه گردیده و ناصرالدین شاه طی دوسفر دستور تعمیر راه ها و كاروان سراها را صادر كرد. دردوران سلطنت پهلوی منطقهْ مازندران مانند سایرمناطق كشور از راههای ارتباطی برخوردار شد و به علت شرایط محیطی و آب وهوای معتدل ، چشم اندازهای زببا و نزدیكی اش به تهران ، محل استراحت و تفریح قسمت اعظم مردم كشور شد.
صفحه قبل 1 صفحه بعد |
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تمامی حقوق این وبلاگ متعلق به اما هسه کپی بیتن با ذکر امه نام و نشون اشکال ندارنه.شمه خنا بدون |